اولين اعزام
یادم است اولین بار که محمدرضا می خواست به جبهه برود به من گفت مادر مرا حلال کن می خواهم به جبهه بروم. گفتم مادر تو را قبول نمی کنند تو که کوچک هستی نمی توانی به جبهه بروی. گفت حضرت امام فرمودند جبهه بر همه واجب است من نمی توانم از فرمان ایشان سرپیچی کنم. گفتم با پدرت مشورت کن و نظر او را جویا شو. خلاصه محمدرضا با اصرار فراوان پدرش را نیز راضی کرد و من نیز علیرغم اینکه دوست نداشتم برود مجبور شدم رضایت بدهم.
ثبت دیدگاه