نوجواني و جواني
محمد رضا هادی یک بار که درحضور محمد رضا با همسرم صحبت کردم به شوخی حرف زشتی از دهانم خارج شد .محمد رضا با این که سن کمی داشت گفت : پدر این حرفهایی که شما می زنید بد است حتی به شوخی نباید از این صحبتها کنید .من که می خواستم بدانم واقعاً محمد رضا متوجه شده است یا نه .گفتم : من که چیزی نگفتم پسرم ، چه حرف زشتی زدم ؟ محمد رضا گفت : اگر من هم حرف شما را تکرار کنم من هم مثل شما می شوم .شما خودتان می دانید چه گفتید .پسرم در حین اینکه مرا نصیحت می کرد احترام مرا نیز داشت .من هم به شوخی گفتم پسرم تو باید معلم اخلاق شوی .
ثبت دیدگاه