احساس مسؤليت
یادم می آید یک دفعه به ایشان گفتم : پسرم صبر کن امتحاناتت تمام شوند بعد به جبهه برو حسن گفت : پدر جان آن موقع جنگ تمام می شود وبعد من جواب خدا را چگونه بدهم .
یادم می آید یک دفعه به ایشان گفتم : پسرم صبر کن امتحاناتت تمام شوند بعد به جبهه برو حسن گفت : پدر جان آن موقع جنگ تمام می شود وبعد من جواب خدا را چگونه بدهم .
ثبت دیدگاه