بدون ريا
به نقل از همسرشهید:
اگر صحبتي از ديگران پيش ميآمد، ميگفت: «همين درد و دلها منجر به غيبت ميشود.»
همان طور که توجه زيادي داشت مرتکب گناهي نشود، از هر فرصتي براي ذکر و ياد خدا بهره ميبرد، بدون آن که ريا شود.
تسبيح کوچکي داشت که هميشه همراهش بود. وقتي آن را در دستش ميگرفت، اصلاً مشخص نبود و کسي متوجه ذکر گفتن ايشان نميشد. يک بار عهدي بست و همسرش را در جريان قرار داد که تا آخرين لحظۀ عمرش هر روز هزار بار صلوات بفرستد. و بر گفتۀ خود مصر بود.
در وصيتنامهاش آورد که راستي عهدي که با خودم داشتم، راجع به ذکر صلوات تا روز آخر ادا کردم و تا ميتواني تو نيز صلوات بفرست.
آنچه را که بيان ميکرد اول خود عامل بود سپس به ديگران و خانواده توصيه ميکرد.
ثبت دیدگاه