شناسه: 143012

خواب و روياي ديگران درمورد شهيد

خاله ام شهید را در خواب دیده بود که لباس سفیدی بر تن دارد وداخل کوچه ایستاده است می گوید: چندروزی است که می آیم ولی همدیگر را ملاقات نمی کنیم خاله با تعجب به نورا… می گوید :نورا… توکه شهید شده ای ؟ ویکباره از خواب بیدار می شودومی بیند نورا… درکنارش نیست .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه