شناسه: 144205

شرح عمليات

راوی محترم قلی قلی نژاد: یادم هست آقای مرادی مسئول دوشیکا در گردان کوثر تی 21 امام رضا (ع) بود یک روز که از جلوی سنگر ما عبور می کرد او را صدا زدم و بعد از احوالپرسی گفتم : اقای مرادی فردا شب گردان کوثر تعویض می شود و بعد از آن من به مرخصی می روم . شما اگر نامه ای دارید که به خانواده ات برسانم بدهید . ایشان گفتند : نامه ای دارم که فردا به دستت می دهم . از من جدا شد و رفت روز بعد نزدیک ظهر نامه را آورد و به من داد و گفت : من تا دو ماه دیگر به مرخصی نمی روم این نامه را به خانواده ام بدهید و بگوئید مرا حلال کنند . بعد از هم خداحافظی کردیم و رفت. آن شب گردانها تعویض شدند و حدود 30 نفر را برای ضربه زدن به خط دشمن انتخاب کردند ولی متأسفانه گردان کوثر به کمین دشمن افتادند . در همان لحظه درگیری یکی از نیروهایی که تحت امر ایشان بود و توپ صدوشش را هدایت می کرد صدایش بلند شد آقای مرادی سراسیمه از سنگر خارج شد به طرف او دوید هنوز چند قدمی نرفته بود که گلوله خمپاره ، جلویش به زمین خورد و ترکش آن به قلب آقای مرادی نشست و ایشان به مقام والای شهادت دست یافت.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه