نوافل و نماز شب
راوی غلامحسین محمدیان : نیمه های شب بود. بیدار شدم . دیدم حسن گوشه اتاق نماز می خواند ،گفتم : پدر جان مگر سر شب نماز نخواندی . گفت : چرا اکنون خوابم نمی آمد . گفتم : دو رکعت نماز بخوانم ،ثواب دارد بعداً فهمیدم نماز شب می خواند .
راوی غلامحسین محمدیان : نیمه های شب بود. بیدار شدم . دیدم حسن گوشه اتاق نماز می خواند ،گفتم : پدر جان مگر سر شب نماز نخواندی . گفت : چرا اکنون خوابم نمی آمد . گفتم : دو رکعت نماز بخوانم ،ثواب دارد بعداً فهمیدم نماز شب می خواند .
ثبت دیدگاه