شناسه: 145231

نفوذ و تاثير کلام

راوی محمد محمودی : به خاطر دارم یک روز عباس به همراه برادرش حسین برای خرید به بیرون می روند. حسین ماشینش را پارک می کند و عباس می گوید مراقب ماشین باش تا من برگردم. در همان هنگام بچه ای از راه می رسد و به آیینه و چند جای دیگر ماشین ضربه ای وارد می کند و قصد خسارت زدن به ماشین را داشت که عباس می بیند و آن بچه را نصیحت می کند و با زبانی آرام به او می گوید: دست زدن به اموال مردم و خراب کردن آن کار درستی نیست و از او می خواهد که دیگر این کار را انجام ندهد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه