پيش بيني شهادت
نزدیک به اعزام ایشان بود که یک روز با تراکتور به جلوی درب حیاط ما آمد و گفت: خواهر جان بیا تا به مزرعه برویم و امروز باهم باشیم. من ازاو سوال نمودم دلیل این کارت چیست ؟ محمد در جواب من گفت: من خواب دیدم که می خوام رهسپار یک سفر طولانی شوم و امروز می خواهم در کنار هم باشیم . آنطور که به او الهام شده بود دیگر نمی خواست از آن سفر که منظورش همان شهادت بود برگردد.
ثبت دیدگاه