شناسه: 146372

خاطرات بعد ار مجروحیت

به روایت از سلیمان لعل مضرزاده : به خاطر دارم یکسری که برادرم حسین از جبهه به مرخصی آمده بود همیشه کلاه بر سرش بود و آن را بر نمی داشت و هر موقع هم علتش را می پرسیدم که چرا کلاه سرت می گذاری؟ می گفت در جبهه عادت کردیم که کلاه سرمان باشد، که البته بعدها فهمیدیم که ترکش توی سر ایشان است و برای اینکه ما متوجه نشویم کلاه سرش می گذاشته و ما با موچین ترکش ها را از سرش بیرون می آوردیم. و در همان زمان هیچ وقت راضی نشد که برگه مجروحیت پر کند.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه