فعاليت در بسيج
در آن زمان برادر پاسدار علی اکبر رمضانی پور مسئول پایگاه بسیج منطقه بود و فعالیتهای مهدی را از نزدیک زیر نظر داشت. ایشان او را نیروی بسیجی نمونه معرفی کردند و یک دست لباس نظامی پلنگی از طرف پایگاه به مهدی هدیه دادند، که ایشان این لباس مقدس را خیلی دوست داشت. یک روز من در منزل پدر بزرگ او نشسته بودم، مهدی وارد شد و خیلی خوشحال بود و به پدر بزرگش گفت:"پدر جان!"مرا بسیجی فعال و نمونه معرفی کرده اند و این لباس قشنگ را به من داده اند.
ثبت دیدگاه