خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
راوی نایب علی ربانی: یادم می آید اولین روزهای شهادت پسرم بهمن بود من خیلی بی تابی می کردم . یک شب او به خوابم آمد و گفت : مادرم چرا اینقدر مرا ناراحت می کنی شما با کارهایی که انجام می دهی مرا عذاب می دهی وپیش دوستانم خجالت می دهی ، گریه نکن و خوشحال باش و افتخار کن .
ثبت دیدگاه