شناسه: 150486

انتخاب اسم

حسن قربانی در راز خدمت می کرد و من در شهرستان بودم . خداوند به ایشان دختری داده بود . تلفنی با حسن تماس گرفتم و این خبر خوش را به او دادم حسن گفت : پس شما به خانواده بگویید نام او را زهرا بگذارند . گفتم : پس شیرینی مژدگانی چه می شود . گفت : اگر پسر بود یک کیلو شیرینی می گرفتم ولی چون دختر است سه کیلو شیرینی می گیرم .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه