شناسه: 150506

خواب و رویای دیگران در مورد شهادت شهید

به روایت از محمد قربانی : زمانی که برادر شهیدم حسن قربانی در جبهه ها بود ما خانه مان را جهت ساخت و ساز خراب کرده بودیم و همه ما مجبور بودیم در یک اتاق زندگی کنیم و در آنجا بخوابیم. یک شب با جیغ مادرم همگی از خواب پریدیم ، از ایشان پرسیدیم چه شده است ؟ ایشان گفت خواب دیدم که در بارخواب نشسته ام که ناگهانی چراغی مانند نورافکن از جایی که حسن همیشه در آنجا می خوابید روشن شد و به سمت آسمان رفت و دوباره آن نور از آسمان به بارخواب جایی که حسن می خوابید برگشت و خاموش شد که از خواب پریدم ، می ترسم برای حسن اتفاقی افتاده باشد.زمانی که بعد از چند روز خبر شهادت حسن را آوردند فهمیدیم حسن تقریبا در همان ساعات خواب مادرم به شهادت رسیده است.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه