خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
راوی عصمت بنی هاشمی: بعد از شهادت پسرم مرتضی من خیلی بی تاب و ناراحت بودم و قلبم خیلی درد می کرد و سوزش داشت. تا اینکه شبی خواب دیدم مرتضی به پیش من آمد و مرا در آغوش گرفت و سینه ام را محکم به سینه اش گذاشت که آن لحظه تمام دردها و اضطراب ها از وجودم بیرون رفت و گفت : مادر من جایم خوب است دیگر برایم بی تابی نکن . صبح که از خواب بیدار شدم دیدم آن حالت بی تابی و دردی که از ناحیه قلبم داشتم هیچ خبری نیست و آرامش پیدا کرده ام.
ثبت دیدگاه