خاطرات نحوه مجروحیت
به روایت از غلام رضا سلطانی : یادم هست احمد مسئول آموزشی بود که بشدت مجروح شد و ایشان را به بیمارستان فردوس بردند. رفتم آنجا دیدم صورتش بسیار سوخته و نمی توانست صحبت کند. برای او آب آوردند که قبل از آنکه آب بنوشد، آقا امام حسین(ع) و صحرای کربلا را یاد کرد بعد آب نوشید.
ثبت دیدگاه