شناسه: 155656

خبر شهادت

قبل از اینکه من از شهادت همسرم با خبر شوم دیگران با خبر بودند ولی به من چیزی نمی گفتند من احساس می کردم که آنها از علی اکبر خبر دارند ولی به من چیزی نمی گویند وقتی به خانه مان رفتم پدرشوهرم درحیاط بود تا اورا دیدم احساس عجیبی پیدا کردم و با خودم گفتم : که علی اکبر یا مجروح شده ویا شهید بعداً پدرشوهرم به من گفت :دخترم علی اکبر مجروح شده است آماده شو می خواهیم به ملاقات برویم من گفتم : نه حتماً شهید شده است به اتاق رفتم رادیو را روشن کردم وقتی اسامی شهدا رااعلام می کرد اسم علی اکبر را هم شنیدم ودر همان لحظه از حال رفتم .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه