شناسه: 156352

خواب و رویای دیگران در مورد شهید

به روایت از سیدعلی رضا عبادی : یک شب خواب دیدم که از مردم روستا ناراحت هستم. یکدفعه چراغی نمایان شد. مادر محمد عبادی در خواب گفت: چه کسی می خواهد بیاید؟ گفتم: فرزندت آمد به من سفارش کردند که سر به سر مردم نگذارید. سؤال کردم با چه کسی آمدید؟ گفت: با دو نفر پاسدار. گفتم: چرا به خانه نیامدند؟ گفت: آنها اجازه ندارند بعد من رفتم و به آنها خوش آمد گفتم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه