توکل به خداوند
به یا دارم سال 61 بود که به منطقه عملیاتی سومار برای عملیات مسلم بن عقیل اعزام شدیم. برادر احمد صمیمی در گردان ادوات، نیروی تفنگچی خمپاره 60 بود. اتفاقاً ایشان به گردان ما که گردان عبدالله از تیپ ویژه جوادالائمه(ع) با فرماندهی محترم شهید برونسی بود، مأمور شد. ایشان روحیات جالبی داشت از جمله همان نحوه زدن یا پرتاب کردن یا شلیک کردن خمپاره که کار هرکسی نیست که بتواند آن را با دست بگیرد و رها بکند ولی ایشان با توجه به اینکه آن زمان تقریباً 16ـ17 سال بیشتر نداشت با آن جثه اش لوله خمپاره 60 را به دست می گرفت و به سمت دشمن رها می کرد و ذکرش این بود:" وُ ما رُمیتِ و ِاذ رُمیتِ و لا کن الله رما، انشاءالله."
ثبت دیدگاه