خاطرات نحوه مجروحيت
راوی حسن صمدیان: قبل از عملیات کربلای یک، عملیاتی انجام شد که موفقیت آمیز نبود. در سحرگاه هنگام برگشتن از عملیات دیدم پشت خاکریز یک نفر دراز کشیده است، وقتی دقت کردم دیدم برادرم است که دستش را به کمرش گرفته است. به نزد ایشان رفته و از او خواستم که باهم به اورژانس برویم، اما او گفت: نیازی به اورژانس نمی باشد، بهتر است به قرارگاه برگردیم بالاخره به قرارگاه برگشتیم. پس از اینکه به قرارگاه رسیدیم، فرمانده با اصرار فراوان از ایشان خواست که حداقل برای پانسمان کمرش به اورژانس بر
ثبت دیدگاه