وصیت شماره 1 - شهید محمدابراهیم صالح پور
من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا ا… عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينظروا ما بد لوا تبديلا. همانا از ميان مومنين مرداني هستند که صادقانه در راه خدا پا نهادهاند و عاشقانه به پيمودن راه حق و حقيقت ادامه داده و مي دهند و از هيچ مانعي که در سر راه آنان باشد نمي هراسند. خروشيدن و بر پيکر ياغيان و طاغوتيان تاختند و برابر جنايتکاران حمله ور شدند و اين ابرنکبتان روسيه را به خاک ذلت سپردند من که در اين راه پانهادهام، هدفم اين است که دين خدا را ياري نموده و خود را به صحن و سراي اباعبدا... الحسين برسانم و در اين راه نوشيدن شربت شهادت نصيب اين حقير محمد ابراهيم صالح پور شد. مايه بسي افتخار و سر بلندي است، چون شهادت انتخابي است آگاهانه و مشتاقانه و حرکت عاشق است به سوي معشوق و خود شهيد شهادت را خود انتخاب ميکند، ميداند که راه حق شهادت، معلول شدن، مفقود شدن و يا اسير شدن دارد و اين خون سرخ شهيد است که بر شمشيرهاي خصم پيروز است و اسلام و انقلاب پيروز نمي شود جزء با خون سرخ ياران و انصار امام حسين، پس چرا خون خود را در پاي اين نهال نو پاي انقلاب نثار نکنيم و چرا از جان خود دست نکشيم پس شما اي پدر و مادر و خواهران و برادرانم غمگين و ناراحت نباشيد و هيچ اندوه و غم به دل راه ندهيد زيرا که غم و اندوه شما جشن و شادي دشمن است و فراموش نکنيد که افتخار بزرگي نصيب شما شده است و امانتي را که نياز به مواظبت داشت به صاحب اصلياش تحويل داديد و برادران عزيزم اگر شما ميخواهيد که مرا شاد داشته باشيد سعي کنيد سلاحي که از دست من بر زمين افتاد برگيريد و راه مرا ادامه دهيد و دشمن زبون را از آب و خاک و اين سرزمين مقدس ايران اسلامي برانيد. من وظيفه شرعي خود دانستم که پا به عرصه جهاد بگذارم اگر چه در اين راه هيچ لياقت شهادت در خود نميبينم، حال اگر موفق شدم و به لطف خدا به ديار عاشقان شتافتم و وجود نالايقم را در پس ياران اسلام و قرآن در کربلاي خونين فدا نمودم تو را سپاس ميگويم که اين بدن نالايقم را به درگاه با عظمتت بپذيري اگر چه گناهکارم ولي ميدانم تو ارحم الراحمين و توبه پذيري و اما سخني چند با شما والدين ميباشد. 1- اگر من شربت شهادت نوشيدم راضي نيستم که يک قطره اشک برايم بريزيد و گريه کنيد بلکه براي امام حسين (ع) و مصائب او و آلش و خواهر گراميش حضرت زينب (سلام ا… عليه) گريه کنيد. چرا که آنها سزاوار گريه هستند از شهادت من خوشحال باشيد که انشاء ا... آمرزيده شدم و مقام بزرگي نصيبم شده است گرچه ميدانم برايم رنج و زحمت فراوان کشيده ايد و مرا به اين سن و سال رسانيده ايد ملي خودتان ميدانيد که جهاد با دشمنان اسلام از اهم واجبات است و امام حسين بخاطر همين مکتب شهيد شد و از شماها مي خواهم که برادران ديگرم را به جبهه بفرستيد تا سنگرم خالي و سلاحم بر زمين نماند. 2- از شما پدرو مادرم ميخواهم بعد از شهادتم چون سه روز روزه قرض دارم برايم بجا آوريد. 3- جنازه مرا در بهشت اکبر پهلوي ديگر شهدا بخاک بسپاريد. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. امضاء: محمد ابراهيم صالحپور
ثبت دیدگاه