عشق به جهاد
به روایت از معصومه براتی : پدر حسین کاغذی درست کرده بود که او را به سربازی نبرند. به همین جهت حسین به او گفت: پدر اگر من به خدمت نروم پس چه کسی باید برود و اوآن جنگ هم هست و جبهه ها نیاز به نیرو دارند. و می گفت : کلید بغداد در دست من است و من باید بروم و سر صدام را بیاورم.
ثبت دیدگاه