عشق شهادت
به روایت از علی احمد آبادی : در شب عملیّاتی وقتی که در خرّمشهر مستقر شدیم . قرار شد آن شب وارد عمل شویم . ایشان به عنوان بی سیم چی بودند و من به عنوان پیک ، وقتی سوار ماشین شدیم ایشان کلّاً می گفتند به این مضمون امروز کسی بود که به ما غذا بده آیا فردا هم کسی هست که به ما غذا بدهد خودشان اطمینان داشتند که شهید می شوند . حرکات و رفتار ایشان و خصوصاً شوخیهایی که می کردند هم نشان می داد که ایشان دچار تحوّل عظیمی شده اند .
ثبت دیدگاه