پیش بینی شهادت
به روایت از زهرا شریفی پناه : یک روز جمعه من و مادرم از منطقه قائنات به بیرجند برگشته بودیم. من تماس گرفته و تلفنی به برادرم اطلاع دادم که مادرم برگشته است. ایشان گفتند من الان به یک جلسه می روم و بعد از آن به دیدن مادرم می آیم. وقتی که آمدند ایشان فرمودند که من امسال قصد دارم که بچه هایم را به یک سفر طولانی ببرم و بعد از این سفر که برگشتم عزم جبهه دارم و حتماً شهید می شوم.
ثبت دیدگاه