تقید به نماز
به روایت از ن.م درویشی : بعد از عملیات فتح المبین به منطقه بستان و چزابه به اتفاق برادرم محمد سعید درویشی اعزام شده بودیم . در کنار رودخانه بستان تختخواب فنری بزرگی گذاشته بودیم . رویش هم یک پشه بند کشیده بودم و در آنجا استراحت می کردم. برادرم به اتفاق شهید فایده شبها تا صبح به عملیات گشت و شناسایی ادامه می دادند و نزدیکی صبح می آمدند . و روی تخت من می خوابیدند یک شب محمد سعید مرا از خواب بیدار کرد و گفت : امشب ما زودتر آمده ایم و چون وقت نماز نشده می خوابیم . صبح ما را برای نماز بیدار کنید . من در حقیقت سفارش آنها یادم رفت و به تنگه چزابه رفتم و ساعت 9/5 صبح که آمدم آنها را بیدار کردم . هر دو نفر با ناراحتی زیاد به من اعتراض کردند که چرا ما را برای نماز بیدار نکردی . از هر دو نفر عذر خواهی کردم اما در جواب من گفتند: ما برای نماز و ترویج احکام اسلام زحمت می کشیم و به شهادت می رسیم .
ثبت دیدگاه