شناسه: 169237

خواب و رویای دیگران در مورد شهادت

به روایت از زبیده جوانمرد : شبی خواب دیدم که با عده ای از مردم روستایمان به سر مزار حسن رفته بودیم و گریه می کردیم. در همین حال چند نفر که عمامه سبز بر سر با چهره ای نورانی نزدیک شدند و سراغ قبر فرزندم را گرفتند و به ما گفتند که این شهید متعلق به این مکان نیست و او را می بریم قبر را شکافتند و شهید را داخل تابوت گذاشتند و حرکت کردند ما حیرت زده به آن ها نگاه می کردیم تا آنقدر از ما دور شدند که دیگر نور سبزی که از آنها بیرون می آمد دیده نشد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه