عشق به جهاد 1
شب قبل از رفتن به جبهه از من خواست ساکش را که پاره شده بود برایش بدوزم و من اینکار را انجام دادم . موقع رفتن نیز به خاطر اینکه پدر و مادرم متوجه رفتن او به جبهه نشوند . ساک را از پنجره رد کرده و به او دادم .
شب قبل از رفتن به جبهه از من خواست ساکش را که پاره شده بود برایش بدوزم و من اینکار را انجام دادم . موقع رفتن نیز به خاطر اینکه پدر و مادرم متوجه رفتن او به جبهه نشوند . ساک را از پنجره رد کرده و به او دادم .
ثبت دیدگاه