شناسه: 173842

عشق به جهاد

به روایت از زهرا چاهی : یک بار که برادرم محمد به مرخصی آمده بود به ایشان گفتم: برادر جان برای زندگی آینده ات فکری هم کرده ای؟ گفت: کدام آینده! آینده ی ما الان پیروزی در جنگ است. گفتم: مگر نمی خواهی ازدواج کنی؟ گفت: هر موقع جنگ تمام شد آن وقت فکری می کنم فعلا در این موقعیت صلاح نیست که ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدهم و یکی را چشم براهم بگذارم چون امکان دارد به شهادت برسم. اگر شهید شدم مرا حلال کنید.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه