امدادهاي غيبي
راوی الله یار جابری: خاطره ای شهید از جبهه برایم تعریف کرد. می گفت: آرپی جی را برداشتم و روی خاکریز رفتم تا تانک دشمن را منهدم کنم. تیر مستقیم آمد و به کنارة لباسم و بدنم اصابت نمود. شهید می گفت این معجزه بود که از کنار من خارج شد. خیلی ناراحت شدم . آرپی جی را کنار گذاشتم و با کلاش دشمن را هدف قرار دادم بعد آرپی جی را برداشته و تانک را منهدم کردم.
ثبت دیدگاه