شناسه: 175487

خبر شهادت

راوی سید محمد مبرقعی: وقتی که من به همراه صفر علی رضایی از مرز افغانستان می آمدیم ، دیدم از طرف سر بیشه یک ستون عصبی دارد می آید . ماشین را کنار زدیم . گفتیم : خدایا چه خبر است ؟ دیدم تمام مسئولین به طرف رادگاه شهید جابری به پیش می روند و اخوی روحانی شهید جابری در جلوی ماشین نشسته است .دست بلند کردیم و گفتیم : چه خبر است ؟ گفتند : پیکر شهید جابری را تشییع می کنند .از آنجا که با ما اسرار محرمانه بود ، مجبور شدیم سریعاً خود را به بیرجند رسانده و مجدداً برای تشییع بر گردیم .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه