شناسه: 183233

توصیه به تماز

به روایت سید جواد موسوی فرع : یک آقایی بود به نام اسماعیل آبادی. به او حاجی می گفتیم. جوان بود اما معروف به حاج حسین بود.ایشان در همان سنگری که شب قبل با آقای شربتی بودیم، گفت: همین جا نماز بخوانیم تا بعداً مشخص شود عقب نشینی می کنیم یا جلو می رویم الان نزدیک 4 ، 5 ساعت است اینجا ثابت ایستاده ایم. اتفاقاً نماز که خواندیم هوا کاملاً روشن بود. بعد از یک مرتبه دیدم که بچه ها دارند برمی گردند. گفتیم: کجا؟ گفتند: دستور عقب نشینی آمده است تقریباً در فاصله یکی دو دقیقه این مسئله مطرح شد. بعد آقای اکابر گفت: نه، نه شما سریع سنگر بگیرید،‌ به بنده هم گفت: شما اینجا بایست از آن پشت اگر عراقی آمد بزن. چون عراقی یکدفعه با یک هجوم خیلی سریع جلو آمد گفتم: خیلی خوب،‌ در همین حین دیدم آقای اکابر افتاده ولی متوجه نشدم که ترکش خورد یا تیر.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه