خواب و روياي شهيد
راوی زهرا قربانی : یک بار برای ملاقات فرزند شهیدم سید رضا به منطقه اهوازرفتم، در آنجا به خط اعلام کردند سید رضا میرجلیلی بیاید، گفتند که ایشان آنطرف آبها رفته و تا دوماه دیگر برنمی گردد. بعد با برادر شیخی زاده که از اهالی فردوس بودند از طرف سوسنگرد رفتیم حمیدیه، پیام دادند که سید رضا را بیاورند که مادرش جهت ملاقات آمده است. بعد از دو یا سه روز که آنجا منتظر ماندم سید رضا آمد، بسیار خوشحال بود و گفت مادر اتفاقا خواب بودم که در خواب دیدم برادرشهیدم سید ابوالفضل آمد جای من درحالی که خیلی خوشحال بود و می گفت مادر آمده اند منطقه، زمانی که ازخواب بیدار شدم بعد ازچند لحظه ای این خبر را دادند و من سریع آمدم به دیدن شما که 2 روزی درآنجا من در کنار ایشان ماندم.
ثبت دیدگاه