خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
راوی نرجس سالخورده مقدم: بعد از شهادت پدرم علی اکبر یک شب خواب دیدم که در حیاطمون نشسته ام که پدرم به حالت یک فرشته درآمده و در کنارم نشسته و در مورد دستورات الهی تأکید می کردند بخصوص در مورد حجاب و نصیحتم کردند و گفتند: مادرتان را اذیت نکنید و نزدیکیهای سحر بود که پدرم گفت باید بروم و ناپدید شد و از خواب بیدار شدم.
ثبت دیدگاه