آخرين وداع با خانواده
وقتی فرمانده سپاه بود من به ایشان گفتم: مادر برو درست را بخوان. همین سفر آخر گفت: مادر می روم. اگر رفتم و برگشتم، یا به درس خود ادامه می دهم یا اینکه به قم می روم و طلبه می شوم که دیگر رفت و برنگشت.
وقتی فرمانده سپاه بود من به ایشان گفتم: مادر برو درست را بخوان. همین سفر آخر گفت: مادر می روم. اگر رفتم و برگشتم، یا به درس خود ادامه می دهم یا اینکه به قم می روم و طلبه می شوم که دیگر رفت و برنگشت.
ثبت دیدگاه