مبارزه با ضد انقلاب و منافقين

راوی عبدالحسین خاتمی: به یاد دارم در رابطه با دستگیری منافقین ، برادر سید احمد رحیمی که آن زمان فرمانده سپاه بیرجند بود می گفت : ماشینهای سپاه را برای گشت نیرید ، ماشین شخصی ببرید چون کمتر کسی به ماشین شخصی شک می کند. آن موقع پدر من یک گالانت قرمز رنگ داشت که گاهی ما آن را برمی داشتیم و به جستجوی منافقین می رفتیم . یادم می آید یک شب که با سید احمد رحیمی و مهدی فرهادیان در همین خیابان مدرس با ماشین پدرم ساعت 11/30گشت می زدیم ، به دو تا جوان برخوردیم ، آنها خیلی آرام و با فاصله ی 5 متری از هم حرکت می کردند.ما که به یکی از آنها شک کردیم به یکی از آنها که رسیدیم ، سید احمد از او پرسید شما از کجا می آیید ؟ او گفت : از حمام می آییم .این قضیه ما را به شک انداخت چون ساعت 11/30 شب که حمامی باز نیست .آقای مهدی فرهادیان که همراه ما بود ، دستی به سر آن جوان کشید و دید که سرش خیس نیست .و سپس به آن جوان گفت : چطور از حمام می آیی که سرت خیس نیست ؟ این صحبت باعث شد که او را دستگیر و سوار ماشین نمائیم ولی آن جوان دیگر را که با فاصله از این یکی راه می رفت گم کردیم . متوجه شدیم که یا فرارکرده و یا درتاریکی شب خودش را درجایی پنهان کرده است .روز بعد آن جوان نیز دستگیر شد و عنوان کرد که شما از فاصله چند متری من شب گذشته رد شدید . به هر حال دستگیری آن دونفر باعث شد که تقریباً 60 نفر دیگر از منافقین در بیرجند دستگیر شدند. تمام این برنامه ها هم با هوشیاری خود آقا سید احمد رحیمی انجام می شد .