خاطرات سياسي
راوی سید مهدی نوربخش: اخوی می گفتند : در یک خیابان - فکر می کنم جنوب شهر تهران - حجت الاسلام هادی غفاری به ظاهر سخنرانی های داغی را برای حکومت و به نفع انقلاب و خط امام می کردند . داشتیم می رفتیم آنجا که در خیابان با آقای رحیمی برخورد کردیم . تا وقتی که به آن کوچه ای که در فرعی آن آقای غفاری می خواستند صحبت بکنند رسیده بودم ، هم من رودربایستی کرده بودم که از آقای رحیمی بپرسم که شما کجا دارید می روید و ایشان بگوید : فلان جا می روم و هم ایشان نسبت به من . به در کوچه ای که رسیدیم اول با هم به عنوان خدا حافظی دست دادیم و بعد هر دو نفر دیدیم که نه ، هر دو به بک سمت نگاه می کنیم و به یک سمت توجه داریم بالاخره به خنده افتادیم و آقای رحیمی که یک مقدار رویش بار تر بود گفت : که آقای نور بخش مثل اینکه شما دارید به این طرف می روید. گفتم بله ما داریم به این طرف می رویم .
ثبت دیدگاه