شناسه: 246280

خاطرات سياسي

راوی سید علی عماد: یک شب بعد از اینکه ، سید احمد رحیمی از جلسه منزل آقای شهاب بیرون می آید ، در مسیر برگشتن به خانه اش ، مأموران آگاهی که به جای ساواک کار می کردند سید احمد را می گیرند و او را بازداشت می کنند . ما صبح دیدیم که سید احمد به مدرسه نیامد .در بازداشتگاه از ایشان می خواستند که تعهد بگیرند که وارد مسائل سیاسی نشود و کاری به مسائل سیاسی و برخورد با شخصیتهای آن زمان رژیم پهلوی نداشته باشد . سرش به درس و مشقش باشد و درس خود را بخواند . اما سید احمد کسی نبود که به این چیزها عملاً تن بدهد .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه