شناسه: 339131

تولد فاطمه در بيمارستان «الله اكبر» مريوان

حدود 3 سال در مريوان بوديم. در پي سختي‌هايي كه در طي دوران زندگي مشترك با حاج سعيد پيش روي خانواده ما قرار گرفت امتحان ديگري براي ما پيش آمد. ضدانقلاب حاجي را خوب مي‌شناخت، فردي بود كه در راه مبارزه با ضد‌انقلاب هيچ مانعي را روبه‌روي خود نمي‌ديد. انگيزه سعيد براي مبارزه با ضد انقلاب آنقدر بالا بود كه حتي حاضر بود خانواده‌اش را نيز در اين راه قرباني كند. در يكي از همين خطرات و سختي‌ها ضدانقلاب بر حسب شناختي كه از ايشان داشت نارنجكي را به داخل خانه ما پرتاب كرد. در آن ايام فاطمه دختر كوچكم را باردار بودم. خدارا شكر نارنجك خسارت جاني نداشت و امدادهاي غيبي شامل حال ما شد و پس از عبور از اين مصائب و مشقت‌ها فاطمه در بيمارستان الله اكبر مريوان صحيح و سالم به دنيا آمد. اتفاقاً جالب اين بود كه حاج سعيد هم موقع تولد فاطمه در بيمارستان حضور داشت. خدا شاهد است كه همه آن سختي‌ها را به فال نيك مي‌گيرم و اميدوارم در روز رستاخيز گواه خوبي براي ما باشد و انشاءالله دراين راه ثابت قدم بمانيم.

نقل از همسر شهيد
 
 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه