شناسه: 339146

طلب شهادت

اين هم اعجاز خداست و قدرت خدا را به ما بندگان نشان مي‌دهد. روزي بنده در ركاب حاج سعيد توفيق سربازي داشتم ولي حالا از صدها كيلومتر آنطرف تر از شهر يزد با من تماس مي‌گيرند تا در خصوص سردار شهيد قهاري سعيد نقل خاطره كنم، حاج سعيد فرماندة لايق و توانمند سپاه استان يزد به جايگاه واقعي خود دست پيدا كرد و حالا من بايد از ايشان نقل خاطره كنم، غيرقابل تصور است كه سربازي چون من از فرماندهي همچون حاج سعيد خاطره بگويد. به والله كه پاسدار حرمت خون شهيدان است زماني كه دكتر نايبي صفا از همدان با من تماس گرفتند و درخواست كردند كه خاطره اي از شهيد سعيد قهاري سعيد براي چاپ در كتاب آخرين ديدار (زندگي نامه و مجموعه خاطرات اين شهيد) نوشته و براي ايشان ارسال كنم حدود 10 روز گذشت و من تلاش مي‌كردم كه هر چه سريع‌تر اين خاطره را نوشته و ارسال كنم اما خدا مي‌داند هرچه سعي كردم نتوانستم زودتر اين وظيفه و تكليف را انجام دهم و هر موقع كه مي‌خواستم اين خاطره را بنويسم نمي‌توانستم قلم روي كاغذ بياورم. اما امروز روز 21 ماه مبارك رمضان و روز شهادت آقا امير المؤمنين علي (ع) است و اين خاطره را مي‌نويسم، خاطره‌اي كه هر جا در خصوص سردار قهاري بحثي باز مي‌شود عنوان مي‌كنم و خاطره اينست: زماني كه حاج سعيد به عنوان فرمانده ارشد تيپ 18 الغدير و سپاه استان يزد معرفي شد از بنده خواستند تا وي را در مأموريت‌هايشان كمك كنم، لذا همة امور عملياتي يگان به من محول شد، بنده نيز با كمال ميل پذيرفتم. سؤال كردم حاجي شما خودتان چه كار مي‌خواهيد انجام دهيد؟ ايشان فرمودند من شما را كمك مي‌كنم اما در لابلاي كار قصد سركشي به خانوادة پاسداران، شهدا، جانبازان و آزادگان را دارم.
پرسيدم حاجي چه مدت زماني را براي انجام اين كار پيش بيني كرده‌ايد؟ فرمودند 7 ماه! در جواب ايشان گفتم كه براي انجام اين امر در سه سال خدمت هم شايد نتواني موفق شوي! با آن چهرة مهربان لبخندي زد و فرمود آقاي فياض من به ياري خداوند اين كار را انجام مي‌دهم؛ چرا كه من هميشه از خدا تقاضا مي‌كردم فرصتي به من بدهد تا بتوانم اين كار قشنگ را انجام دهم اما به دليل اشتغال عملياتي در غرب و شمال غرب كشور اين فرصت از من سلب شده بود. اما حالا كه به لطف خدا اين زمينه و شرايط براي من فراهم شده است اگر موفق نشوم كوتاهي كرده‌ام، لذا از صبح كه به يگان مي‌آمدند تا ساعت 2 امور مربوط به يگان را انجام مي‌دادند و ساعت 2 بعد از ظهر كه مي‌شد به جاي مراجعت به منزل به سركشي از خانواده‌هاي پاسداران، شهدا، ايثارگران و آزادگان مي‌پرداخت. فلذا ايشان توانستند در مدت هفت ماهي كه تعيين كرده بودند اين مأموريت را انجام دهند.
بعد از انجام اين امر زمينة برگزاري كنگرة شهداي استان يزد فراهم شد، خيلي از مسئولين و متوليان امر به حاج سعيد مي‌گفتند كه مدت زمان لازم براي تمهيد مقدمات اجراي كنگرة بيش از آن چيزي است كه در اختيار داريم فلذا در اين مدت كوتاه امكان فراهم كردن شرايط برگزاري كنگره وجود ندارد اما حاج سعيد تأكيد داشتند كه كنگره در تاريخ 3/12/84 بايد اجرا شود و هميشه اين جمله را بر زبان جاري مي‌ساختند كه شهدا خودشان كار را درست مي‌كنند. چرا كه آنها نيازي به برگزاري اينگونه مجالس ندارند اين ما هستيم كه نياز داريم با اينگونه برنامه‌ها خودمان را به ايشان وصل كنيم، تا شايد در بي‌كسي قبر و قيامت شفيع ما باشند. با تلاش شبانه روزي و مضاعفي كه سردار قهاري در راستاي برگزاري اين كنگره هزينه كرد بالاخره اجلاسيه شهداي يزد در تاريخ مورد نظر حاجي 3/12/84 برگزار شد و كنگره شهداي استان يزد به لطف زحمات دوستان و در صدر همه سردار قهاري تبديل به يكي از كم نظيرترين كنگره‌هاي شهدا شد. برنامه مزبور با مسئوليت حاج سعيد برگزار شد و ايشان در اين كنگره اولين كسي بود كه سخنراني كرده و گزارش برنامه را از مقدمات تا اجرا ارائه نمودند و در پايان سخنراني شهدا را قسم داد تا در سال آينده و در سالگرد كنگره خود وي جزء شهدا باشد و همينطور هم شد. ايشان در عيد غدير سال 1385 از تيپ الغدير و فرماندهي ارشد استان يزد توديع شده و به سمت فرماندهي لشگر 3 حمزة سيد الشهداء نيروي مخصوص نيرو زميني سپاه معرفي شد و پس از مدت 45 روز در منطقة خوي مرز بين ايران و تركيه در درگيري با گروهك ضد انقلاب پژاك به شهادت رسيدند. حاجي شب قبل از شهادت با من تماس گرفتند و فرمودند جناب آقاي فياض شما كجا هستيد، عرض كردم من در منطقة رزمايش يگان هستم، ايشان نيز فرمودند من در منطقة خوي هستم و از من خواست فردا كه در سالگرد كنگره هست برنامه‌هاي فرهنگي و تبليغي مناسب و در خور شأن شهداء داشته باشم. خداحافظي كرد و فرداي آن روز (جمعه) 4 اسفند 85 كه همان روز سالگرد كنگرة شهداء يزد بود در همان ساعاتي كه ايشان در آن اجلاسيه سخنراني نمود و از خداوند طلب شهادت كرد به دليل نفس قدسي وي خدا دعايش را اجابت كرد ايشان را به بالاترين درجه‌اي كه مي‌خواست و آرزويش را داشت رساند. روحش شاد و يادش گرامي باد.

نقل از سردار فياض

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه