شهید بشیری و فتنه 88

خوب به یاد دارم که در سال 1388 که جلبکهای سبز و سربازان آمریکایی فتنه گر بی هویت وابسته به آمریکا و اسرائیل فتنه 88 رو که ترتیب دادند و 8 ماه انقلاب و کشور و مردم را به خودشان مشغول کردند شهید بشیری خیلی خیلی حرص میخورد و کلافه بود و اون روزها بنده شاهد خشم انقلابی که مصداق اشداء علی الکفار ، رحماء بینهم بودن ایشان رو میرسوند ، بودم و میدیدم که چقدر غصه میخوره و از ناراحتی ولایت ، ناراحت بود 
8 ماه غصه خوردیم و گریه کردیم ولی نمیتونستیم کاری بکنیم و مامور به سکوت بودیم و جسارت این بی دینها به مقام شامخ ولایت و دین و انقلاب و امام زمان عجل الله فرجه حسابی خون به دل شده بودیم و این خشم فروخفته منتظر جرقه ای بود تا فوران بکنه گذشت و گذشت تا ایام عاشورا و حوادث روز عاشورا به وقوع پیوست و بی دینی جلبکهای سبز و ارتباط اونها با دشمنان دین و انقلاب در قالب اهانت به عاشورا و اصل ولایت فقیه ( آقا امام زمان عجل الله فرجه الشریف) علنی شد و مردم انقلابی ما تازه متوجه هویت این بی هویتهای دوست نما شدند و خشم حسینی مردم لبریز شد و طومار فتنه گرها رو بهم پیچیدند
یادمه وقتی از میدان فلسطین به طرف میدان امام خمینی حرکت کردیم و شعار میدادیم شهید بشیری از شدت ناراحتی و غصه چشمهاش سرخ شده بود و نم نم اشک روی گونه هاش به پایین می افتاد و با صدای رسایی که داشت شعارهای توفنده میداد تا اینکه به میدان امام خمینی ره رسیدیم و وقتی همه مردم دور میدان امام جمع شدند همه نوع شعاری میدادیم ولی کسی جرات نمیکرد که به راس فتنه و مسبب فتنه حرفی بزنه یا شعاری بده. 
روبه روی جایگاه ایستاده بودیم که بنده و شهید بشیری و برادر آقا محمدی هماهنگ کردیم که سه تایی ما شروع به دادن شعار کردیم و بعد از شعار ما همه مردمی که در میدان امام ، جمع کرده بودند یکصدا شروع به برائت از فتنه گرها و راس فتنه نمودند و بغض هشت ماهه خود را بیرون ریختند و طومار فتنه گرها رو به هم پیچیدند.