شناسه: 341457

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

قال رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله
انی تارک فیکم ثقلین کتاب ا... و عترتی ، لم یفترقا حتی علی الحوض

بارالها من به‌خوبی می‌دانم که کیستم و چگونه بنده‌ای در نزد درگاه تو بوده‌ام. بااینکه بزرگ‌ترین نعمت‌های دنیا را به عطا نمودی قدر نشناختم و به‌جای سر سائیدن بر آستان تو، عصیان و سرکشی نمودم. بار الها نعمت اسلام و مسلمان بودن به من عطا نمودی ولیکن غافل بودم نعمت قرآن هدایتگر و برنامه جامع برای رسیدن به فلاح و رستگاری به من ارزانی داشتی اما نفهمیدم و از آن آن‌گونه که شایسته است استفاده نکردم.

فرصت دادی تا پیامبر صلح و دوستی و رحمت العالمین حضرت ختمی‌مرتبت محمد بن عبدا... صلی‌الله علیه وآله را بشناسم و ایشان را که اسوه حسنه نامیدی به‌عنوان سرمشق و الگوی زندگی برگزینم ولیکن همچون کبک سر در برف فروکردم و هیچ توجهی به این نعمت بزرگ نکردم. از میان فرق اسلامی، مرا در زمره شیعیان قرار دادی که فقط ساکنان حقیقی این طریقت در صراط مستقیم به‌سوی تو درحرکت‌اند ولیکن در خواب خرگوش بودم نفهمیدم.

برای شیعیان، بعد از پیامبر بزرگ اسلام سیزده نور معصوم و پیشوا و راهبر و امیر و هادی قرار دادی تا سالکین طریقت در پرتو هدایت آنان به سرمنزل مقصود برسند ولیکن نفهمیدم و خلاف شیوه و منش آنان عمل نمودم بار خدایا به همه‌ی خطاهای خود معترفم و می‌دانم که عمری اشتباه نمودم. الها می‌دانم که هر کاری نمودم با خلوص نیت نبوده و عمری به ریاکاری و تزویر مشغول بودم. ولیکن خدایا صادقانه از تو می‌خواهم حداقل به خاطر لقلقه‌های زبانم که تو را خدای خود می‌دانستم و حضرت ختمی‌مرتبت محمد مصطفی صلی‌الله علیه وآله را به‌حق آخرین فرستاده‌ات.

خدایا از معرفت به توحید و یگانگی تو چیزی در چنته ندارم، از معاد و آخرت چیزی نفهمیدم از نبوت فقط نام پیامبر اسلام را لقلقه نمودم. از امامت فقط عرض ارادتی ظاهری به علی بن ابی طالب علیه‌السلام و فرزندانش ابراز نمودم و عدالت واژه‌ای نامفهوم و غریب برایم بوده. خدایا اعتراف می‌کنم که عصیان و سرکشی نمودم اقرار می‌کنم که یاغی هستم و در اوج رذالت و پلیدی مستقرم. ولیکن زبانم گاهی نام تو را برده است. گاهی از سر عادت و بدون توجه نام پیامبر را زمزمه نمودم. در مواردی نادر نگاهی به کتاب هدایتگر و نورانی‌ات داشته‌ام، گاهی چشمانم برای مصیبت حضرت علی علیه‌السلام و زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیه و فرزندان بزرگوارش، نمی به خود دیده است و قلبم در شادی آن بزرگوار مسرور گشته.

خدایا عاجزانه از تو می‌خواهم که به نفس پَستِ من نگاه نکنی و با لطف و عزیمت و بزرگواری خود، مرا مورد مغفرت و آمرزش قرار دهی از من بگذری.

و اما بعد، همسر بزرگوار و مهربان و فداکارم؛
از روزی که زندگی با من را آغاز نمودی هیچ‌گاه روی آرامش را به خود ندیدی. ازلحاظ معنوی بارها از من پیش بودی و من با فاصله‌های بعید و طولانی از تو دور بودم، ازلحاظ مادی هیچ‌گاه نتوانستم حداقل‌های آسایش و زندگی را برای تو و فرزندانم تأمین نمایم.

حتی نتوانستم زمان کافی خدمتتان باشم، اندک زمانی را نیز که پیشتان بودم مجبور بودید بداخلاقی‌های مرا تحمل‌کنید، بار تربیت فرزندان را تنها به دوش کشیدی، و مدیریت خانه را با انبوه مشکلات تدبیر نمودی به‌جای آنکه یار شاطری برای تو باشم، بار خاطری برایت بودم. به‌جای آنکه تکیه‌گاهی برایت در زندگی باشم تو را با انبوهی از گرفتاری‌ها و در سخت‌ترین شرایط تنها گذاشتم.

همسر عزیزم، زبانم قاصر است از اینکه زحمات فراوان و طاقت‌فرسای تو را پاس بدارم می‌دانم که نزد خدا روسیاهم و هیچ جایگاهی در نزد او ندارم اما مطمئن باش که اگر دوری مرا به خاطر غلبه‌ی حق بر باطل به افراشته شدن پرچم اسلام ناب تحمل می‌کنی پاداش تو افضل بر آن مجاهدان است که در خط مقدم نبرد رودررو و چشم در چشم با دشمنان خدا پیکار می‌کنند. اگر امروز با تأسی به زهرای مرضیه و زینب کبری سلام‌الله علیها رنج و مشقت و بار زندگی را به‌تنهایی بر دوش می‌کشی شک نکن که در نزد خداوند منان جایگاهی رفیع خواهی داشت.
همسر عزیزم؛

از تو در اوج ناتوانی و عاجزانه می‌خواهم که به خاطر همه‌ی کاستی‌ها و بدی‌هایم درگذری و مرا ببخشی و همواره از درگاه خداوند برایم آمرزش و بخشش بطلبی.

همسر مهربانم؛
از تو می‌خواهم که در راه اعتلای اسلام ثابت‌قدم و استوار باشی و همچون کوهی استوار و مانند آهن محکم ، فرزندانم را انقلابی، مکتبی و پیرو اهل‌بیت تربیت نمایی که مهم‌ترین وظیفه و کارکرد خانواده تحویل نسلی مؤمن و مکتبی به جامعه و امت اسلامی است که اگر این مهم را به سرمنزل مقصود برسانی خیر دنیا و آخرت را ربوده‌ای و هم خود و هم من را در نزد خدای متعال و پیامبر و ائمه هدی سربلند می‌نمایی.

همسر عزیز و مهربانم و فرزندان دلبند و عزیزتر از جانم؛
سیده زهرای عزیز و سیده زینب عزیز و سیده رقیه‌ عزیز؛

در ابتدای مطلب حدیثی از پیامبر عزیز شأن اسلام نقل نمودم که فرمودند بعد از خود دو چیز گران‌بها و باارزش را در میان امت اسلام باقی می‌گذارند  که آن دو هرگز از هم جدا نخواهد شد و لاغیر. اولین چیزی که پیامبر از آن یاد می‌نمایند که در تعبیر از آن به ثقل اکبر یاد می‌شود؛ قرآن کریم است.

به‌راستی‌که قرآن نسخه‌ شفابخش و هدایتگر آدمیان است به‌سوی حق. پس به شما توصیه می‌کنم که هیچ‌گاه از تلاوت آن در زندگی غافل نشوید که این نخستین قدم است. اما قدم بعدی که مهم‌تر از قدم اول است، تدبر در آیات الهی است همواره به شما توصیه می‌کنم که علاوه بر تلاوت قرآن، به تدبر در آن نیز بپردازید و برای فهم بیشتر آن تلاش کنید و به تفاسیر علمای بزرگ مراجعه نمایید. اما سومین و مهم‌ترین قدم به کار بستن دستورات قرآن در زندگی است که بسیار سخت‌تر از تلاوت و تدبر در آیات است. اگر توانستید به‌درستی دستورات الهی که در قرآن برای هدایت بشر آورده در زندگی خود به کار ببندید قطعاً فلاح و رستگاری بسیار نزدیک خواهید شد.

اما دومین چیزی که پیامبر در میان امت خود باقی گذاشت و از آن به ثقل اصغر یاد می‌شود اهل‌بیت پیامبر می‌باشد. همسر و فرزندان خوبم بدانید که بهترین الگوهای عملی برای سرمشق بودن در زندگی پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت علی علیه‌السلام، زهرای مرضیه سلام‌الله علیها، امام حسن و امام حسین علیه‌السلام و نه نور مقدس از فرزندان امام حسین علیه‌السلام می‌باشند.

فرزندانم بدانید که خداوند در طول تاریخ هیچ‌گاه بندگان خود را بدون راهنما و سرپرست نگذاشته است و بعد از ختم رسالت انبیا و بسته شدن این باب مهم، این وظیفه‌ی خطیر را به عهده‌ی امامان دوازده‌گانه گذاشته است. بدانید که اینان تأویل کنندگان واقعی قرآن بوده و گفتار و رفتارشان هیچ‌گاه مخالفتی با دستورات الهی نداشته و اطاعت محض و بدون چون‌وچرای ایشان بر همه‌ی ما واجب است.

دخترانم بدانید که راه سعادت و فلاح و رستگاری در توکل به خدا تأسی به قرآن و اطاعت از پیامبر و امامان علیه‌السلام نهفته و اکنون‌که انسان‌ها از حضور امام عصر عجل الله تعالی علیه محروم است وظیفه‌ی ما دست یازیدن به دامن ولایت‌فقیه است دخترانم آخرین توصیه‌ی من به شما این است که در انجام واجبات و ترک محرمات تمامی سعی و تلاش خود را معطوف دارید قرآن را بکار بندید و از اهل‌بیت پیامبر تمسک جویید.

با تفکر عاشورایی زندگی کنید و درراه خود راسخ و استوار باشید. در انتظار فرج مولا و صاحبمان باشید و همواره برای این مهم دعا کنید. اطاعت محض از ولی‌فقیه زمان خود داشته باشید که رمز موفقیت شیعه همین است و بس و همواره برای پدر روسیاه خود دعا کنید.

والسلام علیکم
سید احسان میرسیار

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه