وصیت نامه شهید موسی رضا شیرخانی چگنی
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود بر یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود (عجل الله) و نایب برحقش، فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا و با سلام به ارواح پاک شهدای صدر اسلام به ویژه شهدای جنگ جنگ تحمیلی. با سلام به پدر و مادر مهربانم و با سلام به امت همیشه در صحنه و با درود و سلام به همه خانواده های که عزیزان خود را برای به ثمر رساندن این انقلاب گرانبها از دست داده اند. پدر، من نمی دانم که چقدر از شما تشکرکنم به خاطر زحماتی که چه در کودکی و چه در دوران تحصیل با آن زحمات زیاد که برای من می کشیدید. و از اینکه فرزندی اسماعیل وار برای خدا قربانی کرده اید. ناراحت مباشید زیرا که ما امانتی از خداوند بزرگ نزد شما هستیم و به وقت خود باید این امانت را پس بدهید، سپس ابراهیم وار به درگاه خداوند برو و از او تشکر کن ... و سخنی با تو ای مادر..... و تو ای مادر مهربانم، ای مونس من. میدانم که شبها چقدر بیدار ماند های تا مرا به اینجا رسانده ای اگر اختیار داشتم تمام جهان در دستم بود به سر تا پای تو میریختم، ولی هنوز کم است. من از این که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم ناراحت هستم و امیدوارم که مرا حلال کنی مادر. در مرگ من اندوهگین نباش، زیرا که ناراحتی تو باعث شادی منافقین و یاوه گویان سنگدل می شود. پس خوشحال باش که فرزندی را در راه خدا هدیه کردی. و سخنی با تو ای برادر ..... و تو ای برادر عزیز در مرگ من ناراحت نباش و امیدوارم مرا ببخشید به خاطر شوخی های که با تو می کردم، مبادا که به دل بگیرید چون روزگار این است. امیدوارم که مرا حلال کنید و اسلحه به خون آغشته مرا برداری وبا برادرانی که در سنگر می جنکند همرزم شوی و بتوانی راهبرادرت را به پایان برسانی. اما تو ای خواهر .... خواهرم حجاب خود را حفظ کن، زیرا که دشمن از سیاهی چادر تو بیشتر از سرخی خون من می ترسد، و امیدوارم که زینب وار فرزندان خود را تربیت کنی و در راه قرآن و دین قربانی کنی. خواهر مهربانم خیلی دلم می خواست که در آخرین دقایق شما را ببینم ولی جنگیدن برای خدا واجب تر بود. امید وارم که مرا حلال کنی و ناراحت نباشی که برادری از دست داداه ای.
ثبت دیدگاه