وصیت نامه شهید محمدحسن خسرویان
بنام آنكه تمام هستي و وجود ما از اوست، بنام آنكه جان مي دهد و جان ما متعلق به اوست و با سلام و درود فراوان بر امام امت اين پير جماران و اين حامي قرآن و اسلام و با درود بي پايان به روح پاك شهيدان راه حق و حقيقت از صدر اسلام تا شهداء انقلاب اسلامي ايران و با سلام بر پدر و مادرم كه قلم از نوشتن و بيان از گفتار در وصف آنها عاجز مي ماند و برادران و خواهرانم. پدر عزيز و مهربان كه عمری را به پاي اين بنده كوچك زحمت كشيده و شايد من در زمان حيات نتوانسته ام كه كوچكترين كار مثبتي براي جبران اين همه زحمت و محبت تو انجام دهم. اي پدر مي دانم كه از خردسالي من، با سردي و گرمي زندگي دست و پنجه نرم كردي تا شايد روزي ثمره اين همه تلاش خود را در وجود پسرت مشاهده كني. مي دانم كه وقتي من از كنارت دور مي شدم خودت را تنها حس مي¬كردي و با آمدن من به خانه لبخند بر آن لبانت نقش مي بست و خيلي از محبت هايت را مي دانم؛ مرا ببخش. مادرم اي مظهر پاكي و صداقت، اي مهربانترين مهربانها، اي خوبترين خوبها، اي بهترين بعد از خدا، تو را در حد پرستش مي ديدم. من نتوانستم لحظه اي از زحمات تو را جبران كنم مرا ببخش. برادرم رضا و شهرام عزيز، شما هميشه در قلب كوچك من جايگاه بزرگي داريد. تمام سعي شما اين باشد كه به پدر و مادر و خواهران كمك كنيد. خواهران خوبم زيباترين درودها را برايتان مي فرستم و مرا ببخشيد از تمام دوستان و آشنايان حلاليت مي طلبم. خواهش من این است که اگر به فیض شهادت نائل آمدم قبل از هر چیز مرا به خانه¬ی خودمان بیاورید و در حسینیه ی هونجان در کنار تربت شهید آیت الله امینی به خاک بسپارید. 18/7/1366
ثبت دیدگاه