وصیت نامه شهید سیدعبدالحسین رضوی
بسم الله الرحمن الرحيم
«و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون؛
و آنان كه در راه خدا كشته شدند، مرده مپنداريد بلكه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزى مىبرند.» (آل عمران/آیه 169)
اگر دين محمد (صلی الله علیه و آله) با كشتن من استوار مىماند، اى شمشيرها مرا دريابيد. «سرور شهيدان حسين بن على (علیه السلام)»
با درود به رهبر كبير انقلاب، امام خمينى، نايب بر حق ولى عصر امام زمان حجت بن الحسن (عجل الله فرجه) و با درود به روان پاك شهدا، از صدر اسلام تا شهداى انقلاب اسلامى ايران و جنگ تحميلى و با درود به جانبازان انقلاب، اين شهيدان زنده
تاريخ كه با هديه نمودن عزيزترين اعضاى بدن خود، نعمت آزادى در پناه اسلام را كه سال ها از ما دور شده بود به امت عزيز و غيور ما بازگرداندند و با درود به تمامى دست اندركاران انقلاب، تمامى افراد و اقشارى كه تمام وجود خود را براى اسلام فدا كرده و شب و روز فعاليت مىكنند تا هر چه زودتر به هدف هاى نهايى انقلاب اسلامى نائل شويم، سخن را آغاز مىكنم. سخنى كه آنها را از اعماق وجود خويش همراه با عشق به خداى يگانه و عشق به فدا شدن در راه او متبلور ساخته و به روى كاغذ مىآورم. سخنم را از آموزگار شهادت، از سرور آزادگان جهان، امام حسين مظلوم شروع مىكنم، از حسينى كه براى اعتلاى اسلام، خود و هفتاد و دو تن از ياران و اصحابش را فدا كرد.اسلام چيست و چگونه است كه او اين چنين درسى را به تمامى نسل ها در تمامى زمان ها و مكان ها داده است. او براى رسيدن به خالقش، براى رسيدن به معبودش فدا شد و چه زيبا و چه بزرگ درسى را از خود به جاى گذاشت كه اين درس سينه به سينه از آن زمان به اين زمان رسيد و آن پرچم را كه آن روز حسين (علیه السلام) برداشته بود، امروز امام عزيز ما مولانا اعظم، امام خمينى (قدس سره) برداشته است. آن پرچم را برافراشته تا ديگر از ظلم و جور خبرى نباشد. قيامى بس بزرگ و مقدس است و قيامى است كه از خشم توفنده قيام كنندگان آن هيچ ظالم و ستمكارى در امان نيست و شراره آتش و سرخى خون همه ظالمان را از ميان
خواهد برد و نور الهى را در دل هاى مظلومان كه بر اثر ظلم تيره شده بود مىتاباند و در ميان همه ما خدا حكومت خواهد كرد. براى نيل به اين هدف، يعنى ولايت الله احتياج به بهايى سنگين و ارزشمند داريم و آن خون است. خونى گرم و سرخ
همانند خون حسين(علیه السلام) كه بنياد ظلم را لرزاند. ما مى رويم تا اين خون را بدهيم، ما مىرويم تا با نثار خون خود اسلام را زنده نگه داریم، خون را مى دهيم تا نهال انقلاب پر بار شود و آن قدر رشد كند تا به انقلاب منجى انسان ها خليفه خداوند در روى زمين مهدى موعود امام زمان ارواحنا له الفدا متصل گردد.
هم اكنون كه با قلبى سرشار از عشق مهدى (عجل الله فرجه) و قلبى كه براى امام و شهادت در راه او مىتپد، مىگویم كه عزيزان من تا آنجا كه توان و قدرت داريد در راه اسلام كوشا بوده و تا مىتوانيد براى حفظ اسلام پشتيبان ولايت فقيه باشيد زيراكه: «اطيعو الله و اطيعو الرسول و اوالامر منكم» مىخواهيد كه سعادتمند بوده و از مقربان درگاه احديت شويد، آيه فوق راه شماست. اطاعت از ولى امر كه در حال حاضر امام خمينى است مساوى با سعادت است و يعنى يارى خدا. يارى ولى خدا، يارى خداوند است و هر كه يار خداوند سبحان باشد، خداوند نيز يار او خواهد بود.
«ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم؛
هر كس يار خدا باشد يعنى امر او را كاملا اطاعت كند خدا هم يار او خواهد بود و او را ثابت قدم و موفق مىدارد».
(قرآن کریم)
بله عزيزانم يار و ياور خدا باشيد و همان طور كه گفتم يارى خدا، يعنى اطاعت امر او و اطاعت امر خدا چيزى جز ولايت فقيه نيست. تا آنجا كه قدرت در بدن و خون در رگ داريد از ولايت فقيه پيروى و حامى آن باشيد، امام را تنها نگذاريد، در همه مراسم مذهبی و سياسى شركت كنيد. براى امام دعا كنيد. براى امام دعا كنيد.
چند كلمه هم با شما خانواده ام دارم:
پدر عزيزم، مادر عزيزم، برادران عزيز حميد و رضا جان، خواهران عزيزم فاطمه و مريم و زهرا جان، سخن من با شما اين است كه شهادت مرگى است كه هر فرد با ايمان و معتقد، خود انتخاب مىكند و نهايت آرزوى اوست كه با خون خود حقانيت الله و اسلام را شهادت دهد. چه سعادتى از اين بالاتر كه انسان بسوى خدا پر بكشد و پرواز كند. آيا شما سعادتى و لذتى از اين بالاتر و بهتر سراغ داريد؟ در مرگ من تا مىتوانيد شادى كنيد. خانه را همانند زمانى كه عروسى مىگيرند آزين بندى كنيد. جشن بگيريد؛ زيرا كه من عروسى كردهام و نام عروس من شهادت است. من و او در حجله سنگر با بارش نقل سرب وصلت مان را جشن مىگيريم و او را در آغوش مىفشارم و به آرزوى ديرينهام مىرسم و آن لحظه چه لحظه بزرگ و غرور آفرينى است. در مرگ من با گريه خود دشمنان را شاد نگردانيد. آن چنان شادى كنيد كه دشمن گريان شود. در مرگ من كه مردن نيست بلكه شهادت و زندگى جاويد است، اشك مريزيد. بخنديد و شادى كنيد.
پدرم! همان طور كه اطلاع داريد من نماز و روزه قضا زياد دارم از شما خواهش مىكنم كه كسى را پيدا كنيد تا آن روزه و نماز را بجا آورد. اين كار را حتماً انجام دهید. مقدار پولی را كه پول دارم به عنوان صدقه به مستمندان بدهيد يا به حساب كمك به بنياد مستضعفان واريز كنيد.
مادرم! شما براى من زحمت زیادی كشيدهايد و من خيلى دلم مىخواست كه بتوانم يك گوشهای از زحمات شما را جبران كنم، ولى خوب ديگر فرصت نبود ان شاء الله كه مرا ببخشيد و حلال نماييد.
خواهران و برادرانم فاطمه جان، مريم جان، زهراجان، حميد جان و رضاجان! همگى شما هم مرا حلال كنيد. مرا ببخشيد. اگر شما را آزار و اذيت مىكردم، مرا ببخشيد من نادان بودم و همچنين شما پدر عزيزم، شما هم مرا حلال كنيد. ديگر حرفى ندارم از خدا مىخواهم كه همه ما را بيامرزد. روى همگى شما را مىبوسم. مادرم، پدرم، حميد، رضا، فاطمه، مريم و زهرا روى همه شما نور چشمانم را مىبوسم و به اميد ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) و طول عمر امام عزيز و پيروزى رزمندگان مسلمان، همگى شما را به خدا مىسپارم.
خدایا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار، از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا.
فرزند و برادر كوچك شما سيد عبدالحسين رضوى 1361/08/24
پادگان مريوان ـ گردان جندالله
ثبت دیدگاه