وصیتنامه شهید ابراهیم مومنی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
با نام الله چند قلمى وصیتنامه دارم كه شروع مى كنم.
با سالم بر مهدى موعود و با سلام بر رهبر كبیر انقلاب اسلامى امام امت خمینى كبیر و با درود به ارواح شهیدان گلگون كفن. اكنون كه از چشمانم اشك ظلمت فرو میرزد. و با قلبى آكنده از امیدوارى به درگاه تو روى مى آورى. اى پروردگار عالم از تو مى خواهم كه من بنده رو سیاه تو را عفو كنى و اگر یك عمر نادان بودم حال توبه ام راقبول كنى و در دفتر شهیدانت كه در راه آزادى و حفظ قرآن و دین اسلام شهید شدند ثبت كنى و از این زندگى كه زندگى شوم است نجاتم دهى و یاریم دهى تا من مثل دیگر برادارنم پا به پاى آنان گام بردارم و اگر شهادت نصیبم كنى در این افتخار بزرگ شریك شوم اى برادرانم شهادت دریچه ایست از آزادى و این درهاى رحمت به روى همه باز است و به سوى الله بشتابید و راه مردان آزاده را حسین وار ادامه دهید و فریاد الله اكبرتان بلند شود تا دشمن كافر لحظه اى زندگیش كوتاهتر گردد و نابود شود امشب كه شب حمله است من هم بنا به گفته دینم در این حمله شركت مى كنم. حال شما اى پدر و مادر عزیزم من بنا بر مسئولیتى كه داشتم براى رضاى خدا و براى نابودى دشمنان اسلام به جنگ كفار رفتم تا بتوانم كمى براى اسلام كمك كرده باشم و خدا را از خود خشنود كنم من رفتم تا دین خود را به امام امت كه رهبرى انقلاب اسلامى را بعهده دارد اداء كنم و با كمال رضایت و خوشحالى به این ماموریت اعزام میشوم تا شاید با ریختن قطره هاى خون از رگهاى بدنم سهمى در انقلاب داشته باشم دین رسول خدا با این خونها تحقق پیدا مى كند بعد از من ناراحت و غمگین نباشید من ازهمه شما راضى هستم و امیدوارم كه شما نیز مرا حلال كنید و خوشحال باشید براى شهادتم و خود خوشحال هستم كه شهادت نصیبم میشود اى پدر و مادر عزیزم قامتتان را بلند گیرید و نواى الله اكبر خمینى رهبر سر دهید و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسانید كه همانا پیروزى از خدا و قرآن میباشد و اگر شبهاى بسیار براى من كنار گهواره ام بیدار ماندید و زحمت كشیدید و اگر من فرزند خلفى براى شما نبودم مرا ببخشید و حلالم كنید چون ممكن است دیگر مرا نبینید و تو اى برادرم اگر من شهید شدم با هوشیارى هر چه بیشتر به قرآن و دین خدا فكركن و راهم را ادامه بده كه هر چه خیر و صلاح انسانیت است در این راه نهفته است و از شما خواهران گرامیم میخواهم كه همچون زینب بردبار باشید و خونسردى خودتان را حفظ كنید و با نا ملایمات دست و پنجه نرم كنید و اگر من نتوانستم برادرى خوب باشم و به شما كمك كرده باشم مرا ببخشید كه شادى عمرم همین دقایق است و اگر از دست من ناراحتى داشتید مرا حلال كنید و تو اى همسر خوب و مهربانم حال كه این چند جمله را قلم مى‌كنم و همه اوقات دیگر به یادت هستم از تو میخواهم اگر من شهید شدم از برایم هیچ ناراحتى نكن كه ارزش شهادت بیشتر از هر چیز دیگرى است اگر طى این دو سال كه همسرم بودى از طرف من كج رفتارى و مشكلات در زندگیمان پیش آمد و یك موقع از من ناراحتى داشتى مرا ببخش و حلالم كن و دختر عزیز و نور چشمانم را اگر من نتوانستم براى او پدر خوب و دلسوز باشم تو مادرى باش و در حقش مادرى كن كه خدا پاداش زحمات تو را میدهد و دخترم را لباس شادى بپوشان كه در دیگر همردیفانش احساس ناراحتى نكند و شما اى پدر بزگ مرا ببخشید و حلالم كنید واى تمام برادران و همسایگان و دوستان و آشنایان من رفتم تا جان خود را به بهاى خدا معامله كنم و این امانتى كه بدستم داده بود سالم به پیشگاهش برسانم. اگر من فردى بودم كه یك موقع از من خطائى سر زد مرا ببخشید و حلالم كنید و در روز قیامت پیش خدا و رسولش سر بلند باشم همسرم از قول من به پدر و مادرت سلام برسانید و بگو اگر نتوانستم براى شما داماد خوب باشم و از من خطایى سر زد مرا ببخشید. پدر عزیزم با پدر زنم هماهنگى كنید و رضایت یكدیگر را فراهم سازید و دخترم را خوشبخت كنید.
و هر كس از من طلبى داشت از وجوهى كه دارم به او بپردازید و بگوئید حلالم كند.
و اگر لیاقت شهادت را پیدا كردم مرا پیش دیگر برادرانم با اجازه پدر شهید به خاك بسپارید.