وصیت نامه شهید ابوالحسن کشیر
بسم الله الرحمن الرحیم
الله اكبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله و ان علیا و اولاده المعصومین با درود بیكران به امام خمینى روحى الفدا وبه الرواح تابناك شهیدان شاهد اینجانب ابوالحسن كشیر فرزند عقیل دارنده شناسنامه شماره 12 متولد 1338 صادره حوزه دو گرگان ساكن روستاى نوكنده بخش بندرگز وصیت نامه خود را درجبهه شلمچه به شرح مى نویسم
خداوندا مرا یارى كن تا شرحى مختصر از مكتوبات قلب ام را بعنوان وصیت نامه روى كاغذ بنویسم
خداوندا تو میدانى كه شهادت بزرگترین آرزوى منست خداوندا من كالاى ناقابل جانم را در معركه مبارزه با كفار بعثى در طبق اخلاص گذاشتم و به پیشگاهت این كالاى جان را عرضه كردم كه خودت فرمودى ان الله اشترى من المونین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فى سبیل الله نیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا
خداوندا من عاشق دیدار و لقاء تو هستم مرابپذیر مرا به عنوان یك سرباز كوچك امام خمینى روحى الفدا قبول كن خدایا ترا شكر مى كنم كه به من توفیق حضور در جبهه حق علیه باطل را عنایت فرمودى و مرا متحول كردى و مرا عاشق خودت كردى
اى خدا مرا از این قفس تنگ دنیا ى لجنى نجات داده و شهادت را نصیبم فرما
من تا لحظه اى كه جان در بدن دارم و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خونم از اسلام و قرآن و از انقلاب اسلامى پشتیبانى و دفاع مى كنم
یا حسین من با ولایت تو ولادت یافتم
یا حسین مادرم در عزا خانه تو و در مجالس روضه خانى شركت مى كرد و من در آغوشش بودم و آن لحظه ایكه پستان بدهانم مى كذاشت و در مصیبات تو گریه مى كرد اشك چشم مادرم با شیر پستانش آمیخته میشد و من مى مكیدم من با اشك عزادارى تو رشد یافتم
حسین جان عشق و ولاى تو با خونم عجین است و سراسر وجودم و قطره قطره خونم فریاد مى زند یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
حسین جان امروز عاشورا یت و كربلایت تكرار شدو فریاد ( هل من ناصر ینصرنى هل من معین بعینى ) تو از حلقوم فرزندت خمینى بت شكن بلند است من هم همچون دیگر رزمندگان به این ندایت لبیك گفتم و تا در راه مكتب تو یا حسین كشته نشوم جبهه را رها نخواهم كرد
پدر جان مادرجان عملیات و حمله نزدیك است من بوى شهادت را استشمام مى كنم و اگر خدا مرا بپذیرد این آخرین نامه و آخرین وصیت نامه من خواهد بود من موضوع شهادت خود را در نامه روز چهارشنبه 1361/08/08 به عنوان نامه نوشتم و نخواستم شما را ناراحت كنم براى اخوى باقر تا حدى شرح دادم
پدرجان من شرمنده هستم كه با تو وصیت كنم چون خیلى برایم زحمت كشیدى با رنج و مشقت هزینه تحصیلى مرا تامین كردى. مرابه دیپلم رساندى من در همه زمینه ها شرمنده محبت هاى توهستم
پدرجان مرا حلالم كن مرا عفو فرما
پدرجان من اولا ذكور ارشد تو بودم شاید آرزو داشتى حامى و معین و عصاى دست تو باشم لیكن میدانم و ایقان دارم كه اگر تاج افتخار پدر شهید بودن را بر سر بگذارى آنوقت خدا و رسول خدا از همه ما راضى خواهند شد مى دانم از دست دادن جگر گوشه بسیار مشكل است لیكن صبر در راه خدا اجرى عظیم دارد اگر افتخار شهادت نصیبم شد امیدوارم به طاقتى نكنى كه دشمن اسلام شاد خواهد شد افتخار كن كه پیشگاه امام حسین هدیه ناقابل نقدیم كردى كنى در خصوص شهادت خود و مراسم بعد از شهادت در نامه مورخه 1361/08/08 به آقا باقر نوشتم
در دفترچه بانكى 500 تومان پول دارم. در مراسم خرج كنید و به بهانه شهادت من عزادارى امام حسین و فرزندانش و اعوان و انصارش را بر پا كنید و برایم گریه نكنید از اینكه در نامه باقر نوشتم كه موضوع شهادت را به شما و مادر نگوید جدا عذر مى خواهم و این را بگویم كه من در آخرین مرخصى هاى حاج محمد ملاح را سفارش كردم كه در تشیع جنازه ام مرثیه بخواند و در مراسم و مجالس مت از اسلام و قرآن و انقلاب و امام خمینى روحى فدا تبلیغ كنید
و اما سخنى با مادر
سخن گفتن با مادر خیلى سخت است
مادر جان سلام این سلام و درود را از زبان دل است دلى كه براى تو مى تپد
به هجرانهاى مشتاقانه سوگند به حرمانهاى بى تابانه سوگند به اشك دیده بیمار عشاق بسوز سینه پروانه سوگندكه اى مادر تو نور كبریایى خداى عشق من بعد از خدائى مادر جان گرچه شاید هنگامیكه این نوشته ها برایت قرائت مى كنند و مى خوانند شاید من نباشم لیكن در عالم معنا دستت را مى بوسم پیشانیت را مى بوسم پسرت را حلال كن
مادرجان آفرینبر آن شیرى كه تو به من دادى من متحول شدم من عاشق دیدار با خدا شدم
مادر جان من موضوع شهادتم را براى باقر در نامه مورخه 1361/08/08 نوشتم براى تو از همه بیشتر دلواپس هستم من هر لحظه مر گ را جلوى چشمم مى بینم و به من آگاه شده كه شهید خواهم شد مادرجان خون من از خون على اكبر امام حسین رنگین تر نیست تو باید افتخار كنى كه هم در دنیا و هم در عقبا در محضر فاطمه زهرا و زینب كبرى رو سفید خواهى شد
مادرجان یادت هست كه هر وقت به مرخصى مى آمدم و مى خواستم به جبهه بر گردم مرا نوازش مى دادى و مى گفتى بخدا سپردمت و هر چه خدا خواست راضى به رضاى خدا هستم؟
الان آن موقع رضایت و تسلیم است و موقع صبر و شكیبایى در مرگ و شهادت من صابر و شكیبا باش كه خدا و ملائكه الله بر تو درود مى فرستند
در عزادارى من با استقامت باش و از راه شهیدان و از خط امام خمینى روحى الفداء حمایت كن
مادرجان در نمازها و در مجالس مذهبى امام و اسلام را دعا كن
مادر من مى دانم شهید میشوم و این راه با اختیار و اراده خودم را انتخاب كردم و بى نهایت خوشحال و راضى هستم امیدوارم مرا حلالم كنى ودر حق من هم دعا كن چون همه ما برحمت خدا محتاجیم انشالله خداوند ترا صبر عنایت كند و در فرداى محشر با بى بى دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها محشور شوى آمین یا رب العالمین
برادران گرامى آقا باقر و آقا محمد من از شما سپاسگزارم كه برایم برادران خوبى هستید وجود شما و مكتبى و حزب الله بودن به فضل خدا موجب تقویت روحیه ام مى باشد كه با خیال راحت راه خود را انتخاب كردم و تا آخرین قطره خون با بعثیان كفار خواهم جنگید
عملیات نزدیك است و این لطف خدا است كه به من الهام شد كه انشاالله فیض شهادت نصیبم خواهد شد همانطوریكه در نامه مورخه 1361/08/08 نوشتم بعد از شهادتم ناراحت نداشته باشید از عكسهاى آلبوم براى مراسم استفاده كنید مخصوصا آخرین عكس را كه خودم بزرگ كردم براى مجالس استفاده كنید و به حاجى ملاح بگویید كه در تشییع جنازه ام مرثیه بخواند
برادران محبوب باقر جان محمد جان از پدر و از مادر مخصوصا از مادر نگهدارى و مواظبت كنید و تابع اوامرشان باشید اگر خداى ناكرده پدر و مادر دل آزرده شوند تردیدى نیست روحم آزرده خواهد شد
شما سفارش مى كنم به نقوا، تقوا، تقوا فرایض دینى بالخص نماز را انجام در نماز جمعه و جماعت در حد مقدور شركت كنید ودر مراسم مذهبى و شعائر الله شركت فعال داشته باشید و بسیج را فراموش نكنید و از راه شهیدان حراست كنید
خواهران بسیار خوبم شما خواهر هستید و رقیق القلب هستید مى دانم حتما در شهادت من گریه خواهید كرد لیكن بیاد حضرت زینب باشید و در حد خالى كردن عقده دل برایم عزادارى كنید و اصلا ضعف نشان ندهید راهى كه من انتخاب كردم موجب رضاى خداست و شما نیر صبر كنید خدا به شما اجر جزیل عنایت خواهد كرد در زندگى زینب گونه باشید و امام و انقلاب را دعا كنید در خاتمه از همه شما خداخافظى مى كنم و شمت را لخداى منان مىسپارم خداوند به اسلام عزیز پیروزى نهایى عنایت فرموده در ظهور حضرت مهدى تعجیل بفرما
ثبت دیدگاه