وصیتنامه شهید ابوالقاسم دلدار
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خدا و با درود بر شهيدان راه الله، سخنانم را آغاز مى كنم. برادر گرامى! من كه چيزى ندارم كه وصيت بنويسم ولى مبلغ 6 هزار تومان به على خواهرم فاطمه بدهكار هستم. اگر من لياقت شهادت را داشتم و شهيد شدم از تو خواهش مى كنم بدهكاريم راه بده تا روحم عذاب نكشد خيلى ممنونم. مطلب ديگر كه نمى خوستم بگويم ولى حتماً بايد بگويم راجع به نامزدم و خانواده شان است.
برادر عزيز! من كه شهيد شدم راجع به آنها هيچى نگوييد و به پدر و مادر هم تذكر بده كه حرفى نزنند. نه راجع به خوبشان بگويند و نه بدشان. اصلاً جهيزيه اش را نگيريد و هر جورى كه آنها خواستند همان كنيد خودشان مى دانند اگر خواستند دخترشان را عروس كنند، مى كنند و اگر هم نخواستند عروس كنند باز هم صاحب اختيارند به پدر و مادر بگو اگر مى خواهند من راحت در زير خاك بيارامم آنها را از خودشان راضى كنند.
برادر عزيزم احمد آقا! ما فردا شب حمله داريم و الان همگى آماده و منتظر دستور هستيم كه داده شود و به يارى الله اميدوارم كه به سلامتى بگذرد و به زودى ديدار را با شما عزيزان تازه كنم. در اين جا نمى خواستم وصيت نامه بنويسم ولى مجبور هستم كه چند كلامى بنويسم ولى خواهش مى كنم پيش خودت بماند تا از من خبرى شود. خيلى از تو برادر عزيزم ممنونم. برادر جان! بعد از حمله حتماً به نيشابور تلفن مى كنم تو بى خيال باش.
برادرجان! ديگر سخن را كوتاه مى كنم و از اين بيشتر عذابت نمى دهم. امشب برادرجان! همه گريه مى كنند. همه وصيت نامه مى نويسند، همه نوحه مى خوانند، همه قرآن مى خوانند، همگى با هم سينه مى زنند و همگى منتظر دستور فرمانده مان امام زمان (عليه السلام) هستند كه تكبير گويان حمله را بسوى دشمن آغاز كنيم. گريه مى كنند كه چرا حمله را همين امشب شروع نمى كنند. برادرجان! عشق شهادت همه مان را ديوانه كرده اين را براى پدر و مادر مى خواستم بنويسم ولى آنها تحملش را ندارندو براى تو مى نويسم مى دانم كه دل تو چون درياست ناراحت نشوى و منتظر باش تا خبر پيروزيمان را بشنوى به اميد آن ساعت
و اگر بعد از حمله خبرى از من نشد به اين آدرس اطلاع بده ولى دستپاچه هم نشو
آدرس من، تيپ 55 هوابرد، گردان 158، گروهان يكم، دسته سوم
آنها ناراحت هستند كه بعد از شهيد شدنمان برادرى ديگر ندارند ولى الحمد لله من چهار تا برادر دارم كه بعد از من پدر و مادرم را دلدارى مى دهند.
برادرت قاسم
ثبت دیدگاه