وصیت نامه شهید ابوالقاسم زرافشان
بسم الله الرحمن الرحیم
مرگ جوینده اى است یابنده، كه درجنگ نه گریزنده مى شناسد و نه پایدارى، عمر هیچ یك با فرار افزایش نمى یابد و در روزى كه اجلش برسد هر جا باشد مرگ رو به او مى شتابد. على (ع) -نهج البلاغه
بله جان كلام هم به حق این است و در آغاز از خدا مى خواهم آن دودلى یا شك از من رخت بربندد و سخنم از روى ریا نباشد.
خدایا اكنون كه به من توان جنگیدن و پیكار در راهت را عطا فرمودى پس باید به ارتش كفرپیشه یورش برده تا ستم محو و راستى همانند سروى پایدار بماند، اما من در این پاره كاغذ خواهم گفت كه نه تنها راه آن با ریختن خون من اوج مى گیرد بلكه پایدارى مردم و حراست آنها طلیعه بخش پیروزى خواهد بود. مى دانم كه گرچه زمینهاى غرب و جنوب وطن مان آغشته به خون قرمز رنگى مى باشد كه آفتاب نمى تواند آن را بخشكاند ولى خفاشان انسان نما در دور میزهاى رنگین با افكارى دمكراسى، فئودالى و سرمایه دارى به استضعاف طبقه محروم جامعه مشغولند و در فكر پایمال كردن این لاله هاى سرخ مى باشند كه دمى با آغاز جهاد به رقص آزادى مشغول مى باشند و بله اگر ما در اینجا با قهقهه مسلسل هایمان با كفر ستیز مى كنیم و طبیعت بى رحمانه ما را در آغوش خود مى گیرد شما هم باید با افكارتان و زبانتان و راهتان با منافقین و ناكثین و مارقین داخلى مبارزه را شروع كرده زیرا نباید به اینها فرصت ماندن داد زیرا كه ما مسئولیم عدل و داد را در جامعه برقرار نموده و كارى نكنیم كه هر كسى با نام اسلام و غیر اسلام بتواند حاكم بر توده اى از افراد جامعه ما باشد، پس باید كوشید تا آن جا كه مى توان از روا شدن ظلم بر طبقه مظلوم جلوگیرى نمود. هرچند كه این طبقه در فقر مادى و در غنى فكرى به سر برده، خدایا اگر این سخنان را برروى كاغذ مى آورم در فكر و عمل من امیدوارم پیاده و اجرا شده باشد و زندگى چند روزه ام توانسته باشم انسان باشم.
موسم عشقاست بایدپركشید تا رضاى دوست را در بركشید
از حریم خا ك تا قرب وصا ل این چنین بایدشدن تا آن كمال
والسلام علیكم و رحمت الله و بركاته
ابوالقاسم زرافشان
1361/01/25 -ساعت 12 ظهر
در چادر انفرادى
ثبت دیدگاه