وصیتنامه شهید ابوالقاسم عسگریان
بسمه تعالی وصیتنامه شهید اکنون که به یاری خداوند بخشنده عازم جنگ با کفار میباشم وظیفهی شرعی که داشتم امروز چهارشنبه نهم مهرماه 1359 از پادگان ابوذر سرپل ذهاب شروع به نوشتن این وصیتنامه نمودم. ابتدا پیروزی و سلامتی و هدایت همهی مسلمین را خواستارم. پدر و مادر عزیزم از زحمتهای بیدریغی که در این سالها برایم کشیدید بیاندازه سپاسگزارم و امیدوارم مرا بخشیده باشید. متأسفم که نتوانستم برای آخرین بار شما را ببینم ولی شما باید خوشحال باشید زیرا به جبهه اسلام وارد شدهام که شما به سرانجامش واقفید. دو سه مطلب است که باید با شما در میان بگذارم: گویا حجتی واجب به گردن من میباشد که این سعادت نصیبم نشد و شما این مسئله را توسط کسی که واجد شرایط میباشد انجام دهید.به همسر مهربانم که بابت مهرش به او مدیون میباشم، هرچه از من باقی میماند به او بدهید. خلاصه تمام زندگی که در حال حاضر داریم مال اوست و باید بگویم که اگر خواست مطابق میل خودش میتواند ازدواج نماید و انشاءا... که بتواند برای جامعهاش مفید واقع شود. در مورد دخترم سمیرا اگر به من محبت دارید دخترم را خوب مواظبت نمائید و فقط پیش مادرم یا مهین خانم که خیلی دوستش دارند باشد.
ثبت دیدگاه