وصیتنامه شهید احد رضوانی اشلق
پس از عرض سلام خدمت آقا امام زمان (عج الله فرجه) و نایب بر حقش و آرزوي پیروزی عاجل رزمندگان سلحشور، شفاء بیماران و مجروحین، آزادی اسیران در بند رژیم خون خوار عراق و سلام به روح پاک ارواح طیبه شهیدان مخصوصاً شهدای جنگ تحمیلی و شهید بی مزار احمد مراد بک و سلام به خانواده معظم شهدا و سلام خدمت خانواده خوب و مهربان خودم.
حالا که قلم به دست گرفته و در حال نوشتن وصیت نامه ام هستم رژیم سر سپرده و جنایت کار عراق شهرهای مرا ویران و مردم ما را به خاک و خون کشیده و ملت مسلمان و دلیر ما را بی خانمان ساخته، من واجب دیدم برای آزادی وطن خود از دست خون خواران به جبهه بیایم و از ناموس و خانواده و وطن خویش مواظبت نمایم و این امر را واجب دیدیم و هیچ ناراحت نیستم و حتی اگر به مردنم هم بکشد ما را ناراحتی نیست. خواهش من از پدر و مادرم این است اگر به کسی بدهی دارم بپردازند و اگر کسی از دست من ناراحت می باشد طلب رضایت نمایند.
پدر عزیز و مهربانم! تو با کار و تلاش فراوان و سختی هایی که کشیدی سعی کردی ما با عزت بزرگ شویم و سپس ادب به ما آموختی، روز و شب تو بودی که با جانفشانی بالای سر ما بودی که ما شایسته بزرگ شده تا مردم از دست ما ناراحت نشوند. امیدوارم و از خدا می خواهم خداوند بزرگ عمر طولانی به شما بدهد و خواهش دارم مرا حلال کنید که اگر حلال نکنید بی شک مورد آتش قهر خداوند قرار خواهم گرفت و در وقتی که من نیستم دوست ندارم مادر و خواهرانم برایم گریه کنند چون ما در راه خدا مرده ایم و باکی نداریم.
مادر دلسوز و فداکارم! شب ها با صدای گریه من بیدار می شدی و مرا شیر دادی و مرا با زحمت بسیار زیاد بزرگ کردی؛ درست است که من برایت کاری نکردم ولی امیدوارم شیرت را حلالم کرده باشی؛ نکند یک موقع ناراحت و افسرده و گریان باشی تو همیشه صلاح مرا خواستی. دعا می کنم خداوند بزرگ به شما و پدرم صبر عطا نماید.
برادران زحمت کش و مهربانم! در نبود من نگذارید پدر و مادر رنج و سختی بکشند چون آنها برای بزرگ کردن ما به موقع خود زحمت کشیده اند؛ حالا وقت استراحت آنهاست می دانم که شما همیشه یار آنها بوده اید. امید دارم که همه ي شما از دست من ناراحت نباشید و مرا حلال نماید.
خواهران زحمت کش، مومن و خوبم! نگذارید در حالی که برادر شما در راه خدا شهید شده مادر و پدر ناراحت باشند؛ خودتان هم دوست ندارم ناراحت و گریان باشید. شما هم به سهم خود برایم زحمت کشیده اید و من نتوانستم زحمات شما را جبران کنم امیدوارم خداوند به شما اجری عظیم عطا نماید. امید دارم مرا حلال کرده باشید.
خانواده شهید احمد مراد بک! امیدوارم خداوند مرا در پیش شما رو سفید کرده باشد و دعا می کنم خداوند مرا با احمد در آن دنیا محشور نماید و مثل این دنیا با هم باشیم. احمد برای من دوست نبود بلکه برادر بود. از شما خانواده محترم خواهش دارم که مرا حلال کنید. خداوند یاور شما و تمام خانواده های شهدا باشد به خصوص خانواده احمد که رنج بسیار کشیده اند. خدا پشت و پناه تمام رزمندگان اسلام باشد و همه را سلامت به آغوش گرم خانواده برگرداند به امید پیروزی حق علیه باطل و نابودی رژیم بعث عراق. از خدا می خواهم جنگ را به نفع اسلام پایان بخشد و دعای این بنده حقیر را قبول فرماید و دعای دیگر من این است که خداوند تمام اسیران را از بند آن رژیم جنگ طلب رها سازد.
احد رضوانی 1367/10/04 منطقه عملیاتی موسیان
ثبت دیدگاه